ولیة الله العظمی، حضرت زینب کبرا (س): خدایا این قربانی را از ما بپذیر!
همين كه تسليم امر خدا شدند و ابراهيم او را به زمين انداخت و پهلوى صورتش را به زمين نهاد، ما او را ندا داديم كه اى ابراهيم ماءموريت را به انجام رساندى ما اين چنين نيكوكاران را جزا مى دهيم. (۱۰۵-۱۰۳ سورة الصافات)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
ولیة الله العظمی
سورة الصافات
وَقَالَ إِنِّي ذَاهِبٌ إِلَى رَبِّي سَيَهْدِينِ ﴿٩٩﴾ رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ ﴿١٠٠﴾ فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ ﴿١٠١﴾ فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ ﴿١٠٢﴾ فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِينِ ﴿١٠٣﴾ وَنَادَيْنَاهُ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ ﴿١٠٤﴾ قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ ﴿١٠٥﴾ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِينُ ﴿١٠٦﴾ وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ ﴿١٠٧﴾ وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ ﴿١٠٨﴾ سَلَامٌ عَلَى إِبْرَاهِيمَ ﴿١٠٩﴾ كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ ﴿١١٠﴾ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ ﴿١١١﴾ وَبَشَّرْنَاهُ بِإِسْحَاقَ نَبِيًّا مِنَ الصَّالِحِينَ ﴿١١٢﴾
(ابراهيم پس از نجات از آتش) گفت من به سوى پروردگارم خواهم رفت و او به زودى مرا راهنمايى مى كند (۹۹).
پروردگارا فرزندى به من بده كه از صالحان باشد (۱۰۰).
ما هم او را به فرزندى حليم بشارت داديم (۱۰۱).
همين كه به حد كار كردن رسيد بدو گفت پسرم در خواب مى بينم كه تو را ذبح مى كنم نظرت در اين باره چيست ؟ گفت پدرجان آنچه ماءمور شده اى انجام ده كه به زودى ان شاءاللّه مرا از صابران خواهى يافت (۱۰۲).
همين كه تسليم امر خدا شدند و ابراهيم او را به زمين انداخت و پهلوى صورتش را به زمين نهاد (۱۰۳).
ما او را ندا داديم كه اى ابراهيم ماءموريت را به انجام رساندى ما اين چنين نيكوكاران را جزا مى دهيم (۱۰۵).
اين به راستى آزمايشى بس آشكارا بود (۱۰۶).
و آن ذبح را به ذبحى بزرگ عوض كرديم (۱۰۷).
و نام نيكش را در آيندگان حفظ نموديم (۱۰۸).
سلام بر ابراهيم (۱۰۹).
ما اين چنين نيكوكاران را جزاء مى دهيم (۱۱۰).
آرى راستى او از بندگان مومن ما بود (۱۱۱).
براستی اگر قضای ازلی و تقدیر الهی بر این تعلق میگرفت که حضرت ابراهیم خلیل الله علیه السلام اذن میافت که کار را تمام کند، صحنه چگونه عوض میشد؟
به هیچ وجه احتمال آن نمی رود که آن ولی الله عظیم الشان که حق تعالی بحق اَخیَر عباد خویش را در ذریه او قرار داد بر بالین اسمائیل پاکش (ع) مینشست، غمگین و محزون. چرا که خدای تعالی فرمود:
أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿٦٢ يونس﴾
آگاه باشيد كه اولياى خدا از هيچ چيزى ترس و اندوه ندارند
بلکه همچون اویی که همیشه با عنایات حق تعالی از آزمایشات الهی یکی بعد از دیگری سر بلند بیرون آمد، حتما خاشع و خاضع و امیدوار به فضل و مهر بیپایانِ الودود عرض میکرد:
"اللهمَ تَقَبَّل مِنّا هذا القُربان" خدایا این قربانی را از ما بپذیر
به راستی چه کسی میتواند تصور کند که برای موحدِ عاشقی مثل ابراهیم (ع) چه حلاوتی میداشت چونین سخن گفتنی در پیشگاه معشوق. حقا که درک این معنی ممکن نیست الا برای همچون ابراهیمی یا کاملتر از او!
اگرچه خداوند عزوجل چونین برای حضرت ابراهیم (ع) مقدر ننمود ولی دعایی از او را پذیرفت:
رَبنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَ مِن ذُریتِنَآ أُمةً مسْلِمَةً لکَ. (۱۲۸ بقره)
پروردگارا، و نيز ما را دو مسلمان براى خود بگردان و از ذريه ما نيز امتى مسلمان براى خودت بدار
و بدینسان ممکن گشت تا آن حلاوت چشیدنی ضایع نگشته و ذوق شود. خداوند خواست که آن حلاوت را روزیِ دخت ابراهیم سلام الله علیهما و صلواته گردد!
ولیة الله العظمی، بنت امیرالمومنین علی بن ابیطالب (ع) و حضرت فاطمه زهرا (س) دختر اشرف مخلوقات الهی حضرت ختمی مرتبت (ص)، شقیقه الحسن المجتبی (ع)، و شریکه الحسین (ع)، زينب كبري (س)، هماو که والله قسم در صحرای کرب و بلا چیزی جز جمال ندید، در کنار پیکر پاره پاره برادر بی بدیلش (ع) چنین عرض کرد:
"اللهمَ تَقَبَّل مِنّا هذا القُربان" خدایا این قربانی را از ما بپذیر.